شهید مدرس و تجدد رضاخانی

ساخت وبلاگ

تجدد، پیشرفت و توسعه شعار زیبایی بود که از اواسط دوره قاجاریه به ویژه از دوره ناصرالدین شاه به بعد در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران بسیار شنیده می شد.

تجدد، آرمان و آرزوی همه فرنگ دیده ها و منورالفکران دوره قاجاری بود که این آرزو در دوره پهلوی، به ویژه پهلوی اول به شعار دولت حاکم نیز بدل شد.

رضا خان میرپنج، علمدار تجددخواهی در ایران شد و تلاشش را معطوف آن کرد که به هر شکلی، حتی به زور دگنک!! مردم عقب مانده آن روزگار ایران زمین را! ـ و لابد بلا نسبت خودش ـ به تجدد و پیشرفت برساند و لذا به جان کلاه و رخت و لباس عوام افتاد و آن کرد که شنیده اید و آن شد که خوانده اید.


از جناب میرپنج جمله ای تاریخی به یادگار مانده که همین یک جمله برای درک عمق فهم فرهنگی این جناب از تجدد و توسعه کافی است.

وی در دیداری که با ارکان حکومت خود داشت، طی نطقی گفت: باید ایرانی ها خود را با خارجی ها یکسان بدانند. تفاوتی از لحاظ روح، جسم و استعداد جز همین کلاه در ظاهر نیست و باید این تفاوت را برداشت.(1)

البته اینکه جناب قدر قدرت رضا شاه میرپنج! همین قدرش را فهمیده که به لحاظ روح و جسم و استعداد، تفاوتی ما بین ایرانی ها با خارجی ها نیست، باید به بزرگان فکر، اندیشه و فرهنگ دوره رضاخانی، همچون جناب محمدعلی خان فروغی که منور و موید به لقب ذکاء الملکی بودند، آفرین گفت. به دلیل درک تفاوت جماعت ایرانی با خارجی ها توسط رضا خان هم باید خدمت حضرات منورالفکر هورا تقدیم کرد.

درگیری ها و تضادهای فکری و اندیشه ای یک قرن اخیر ایران زمین، به ویژه از سالهای نزدیک به مشروطه تا همین الان، تقریبا بی کم و کاست ریشه در برداشت های این چنینی از مفاهیم جدید و مدرن و نوع مواجهه با آنها دارد. موضوعی که درک دقیق آن در فهم حوادث و رخدادهای تاریخی این سده از اهمیت فراوانی برخوردار است.

از کلمات رضا خان که بگذریم، مرحوم آیت الله مدرس (ره) نیز هم زمان با تلاش های شبانه روزی رضا شاه برای رساندن این مردم عقب مانده! به دروازه های تمدن و تجدد! جملات زیبایی دارند که در عین کوتاهی، همه آن چه که باید در نقد سیاست های تجددمئابانه آن روزگار بیان کرد، عنوان نموده است.
 

آیت الله مدرس پیرامون عاقبت تجددگرایی رضاشاه چنین می گوید:
« قریبا چوپان های قریه های فراعینی و کنگاور با فکل سفید و کراوات خودنمایی می کنند، اما در زیباترین شهرهای ایران هرگز آب لوله کشی و تمیز برای نوشیدن مردم پیدا نخواهد شد. ممکن است شماره های کارخانه های نوشابه سازی روز به روز افزون گردد اما کوره آهن گدازی و کاغذسازی پا نخواهد گرفت. درهای مسجد و تکایا به عنوان منع خرافات و اوهام بسته خواهد شد، اما سیل ها از رمان ها و افسانه های خارجی که در واقع جز حسین کرد فرنگی و رموز حمزه فرنگی چیزی نیستند، به وسیله مطبوعات و پرده های سینما به این کشور جاری خواهد گشت؛ به طوری که پایه افکار و عقاید و اندیشه های نسل جوان ـ از دختر و پسر ـ تدریجا بر بنیاد همان افسانه های پوچ قرار خواهد گرفت و مدنیت مغرب و معیشت ملل مترقی را در رقص و آواز و دزدی های عجیب آرسن لوپن و بی عفتی ها و مفاسد اخلاقی دیگر خواهند داشت. مثل آنکه آن چیزها لازمه متمدن بودن است.» (2)

پانوشت:
1ـ تاریخ معاصر ایران، موسی نجفی و موسی فقیه حقانی، انتشارات آرما، 1390، صفحه 269.
2ـ همان، صفحه 259.


باز نشر در: بولتن نیوز

باران عدل...
ما را در سایت باران عدل دنبال می کنید

برچسب : شهید مدرس و مجلس,شهید مدرس و رضاخان,شهید مدرس و امام,دبیرستان شهید مدرس واوان,ورزشگاه شهید مدرس,مدرسه شهید مدرس واوان,دبستان شهید مدرس مه ولات,وبلاگ شهید مدرس سنندج, نویسنده : 5baraneadlc بازدید : 124 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 5:25